چرا کودکان با هم متفاوتاند؟
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا کودک شما پرخاشگر است؟ چرا ناسزا میگوید و لجبازی میکند؟ آیا کودی شلوغ و پرتحرک دارید؟ کودک شما احساس اضطراب دارد و بیش از حد به شما وابسته است؟ از زبان کودک خود دروغ شنیدهاید؟ او از کیف شما بیاجازه پول بر میدارد؟ کودکتان خوب غذا نمیخورد و کمخواب است؟ احساس میکنید که از شما بههیچعنوان حرفشنوی ندارد و خیلی چیزهای دیگر؟
حال بیایید به این فکر کنیم که چرا بعضی از کودکان راحت و آرام هستند و از والدین خود حرفشنوی دارند. دستورات آنان را اجرا میکنند. سرحال و باانرژی هستند؛ خوب غذا میخورند و خوب میخوابند. با دیگران بهراحتی ارتباط برقرار میکنند. خجالتی یا گستاخ نیستند و خلاصه بچههایی هستند دوستداشتنی، جذاب و شیرین که همه دوستشان دارند و از آنها تعریف میکنند. این کودکان همیشه در مرکز توجه قرار دارند.
خوبهای که خوبتر میشوند!
پس از مدتی چه میشود؟ بله! این بچههای خوب، خوبتر میشوند. رفتارهای مثبت و اجتماعی آنها بیشتر میشود. مؤدبتر میشوند و شاید با خود بگویید پدر و مادر این بچهها چه خوششانس و خوشبخت هستند! چه قدر از زندگی لذت میبرند و چه قدر به خود میبالند! استفاده از عبارت خوششانس به این دلیل است که این شرایط از ارادۀ شما خارج است و از شما کاری بر نمیآید!
یکی از آن موارد ذات و سرشت کودک است این چیزی است که شما باید آن را بپذیرید؛ گرچه آرزوی شما نبوده است! شاید شما بچهای شیرینزبان، حرفشنو، معاشرتی و خوشاخلاق میخواستید و این ایدهآل ذهنی شما بود؛ اما حالا فرزندی كمحرف، خجالتی، گوشهگیر و کمی نقنقو دارید!
شاید شما دختری زیبا، قدبلند و سپیدرو با موهای طلایی میخواستید؛ اما کودک شما پسری سبزه با بینی پهن و قدی کوتاه است… .
تعدیل صفات کودکان
فرزندان نازنین ما، خصوصیات و ویژگیهایی را با خود میآورند که ما خیلی نمیتوانیم تغییرشان دهیم؛ اما میتوانیم آنها را تعدیل کنیم. به این مثال توجه کنید: کودک شما از لحاظ سرشتی و مزاجی، کودکی گوشهگیر، کمحرف، حساس، اندکی ترسو و مضطرب است. شما هم مادری کنترلکننده، وسواسی و مضطرب هستید و چتر حمایتی خود را آن قدر باز میکنید و میگسترانید که مانع از تابیدن کوچکترین شعاعی از عوامل بیرونی به او میشوید؛ بنابراین همه جا در کنار او هستید. به جای او حرف میزنید. به جای او تصمیم میگیرید و نمیگذارید کوچکترین خطری بکند و از طرفی معترض هم هستید! که چرا خداوند به شما کودکی شجاع، نترس و معاشرتی نداده است!
خوب مسلم است که خود شما باعث تشدید صفات سرشتی کودکتان شدهاید! عکس این قضیه نیز ممکن است. حالا وضعیت را برگردانید! همان کودک ترسو، مضطرب، خجالتی، کمحرف و گوشهگیر را در نظر بگیرید که خوششانسی میآورد و در محیطی قرار میگیرد که مادر او را همانگونه که هست میپذیرد! عشق بدون قید و شرط خود را نصیبش میکند. کوچکترین موفقیتها و تلاشهای او را میبیند و ارج مینهد. به او قدرت انتخاب و تصمیمگیری میدهد. در شکستها از او حمایت میکند و اجازه میدهد که او طعم شیرین موفقیت را بچشد. والدین توانمندی هستند که موفق شدهاند صفات سرشتی کودک خود را اندکی تعدیل کنند؛ گرچه نتوانستهاند او را تبدیل به فردی معاشرتی خوش مشرب و اجتماعی بکنند؛ اما در این میان نه خود را مقصر میدانند و نه کودک خویش را. هم خود لذت میبرند و هم باعث شادی و رضایت فرزند خود میشوند. پس به طور خلاصه باید گفت که برخی عوامل از قبیل سرشت ذات و ژن کودک را نمیتوانید تغییر دهید؛ اما در مقابل خصوصیات و ویژگیهایی وجود دارند که شما توان تغییردادن آنها را دارید.
برگرفته از کتاب: فرزندپروری؛ نوشتۀ دکتر فریبا عربگل
گردآورنده: کوثر بائیتبار